ملازم / The Handmaiden (پارک چان ووک)

ساخت وبلاگ

ملازم (پارک چان ووک)

آریان گلصورت

روایتی نامتعارف، غافلگیر کننده و باشکوه از کهن الگوی انتقام

 

پیشرفت صنعت سینمای کره جنوبی و بالا رفتن کیفیت و سطح فنی فیلم‌های تولید شده در این کشور، به ویژه از آغاز هزاره جدید، بر مخاطبان پیگیر سینمای جهان پوشیده نیست. چند سال است که دیگر عادت کرده‌ایم هر از چند گاهی توسط فیلمسازان مستعد کره‌ای غافلگیر شویم و در آثار آن‌ها شاهد اتفاق‌های هیجان انگیزی باشیم که اغلب از دل پیوند فرهنگ فاخر شرق آسیا با ویژگی‌های دوران پست مدرن بیرون آمده‌اند. امسال نیز از سینمای کره جنوبی چند فیلم موفق در عرصه بین المللی به نمایش در آمد که شاید پر سر و صداترین آن‌ها تریلر پلیسی و معمایی شیون (نا هونگ جین) بود. فیلمی هراس‌آور و راز آمیز که در یکی از بخش‌های جنبی جشنواره کن حاضر بود و در کره نیز با استقبال بسیاری مواجه شد. هر چند این فیلم با وجود فضاسازی مخوف و کارگردانی موثرش، به خاطر فیلمنامه بلاتکلیف و نه چندان منسجمی که دارد، به نظر نمی‌رسد بتواند به اثری ماندگار تبدیل شود. در حالی که مهم‌ترین فیلم امسالِ جریان اصلی سینمای کره، بدون تردید ملازم اثر پارک چان ووک است.

این آخرین روایت فیلمساز صاحب‌ نام کره‌ای از کهن الگوی انتقام، اثری نامتعارف و با شکوه است. او این بار با استراتژی تازه و در یک فضای متفاوت نسبت به سه گانه معروفش، به سراغ ایده مورد علاقه خود یعنی انتقام رفته است. ملازم اقتباسی آزاد از رمان تاریخی جنایی فینگراسمیت نوشته سارا واترز نویسنده ولزی است. پارک چان ووک محل و زمان وقوع داستان را تغییر داده و آن را از دوره ویکتوریایی در بریتانیا به کره تحت استعمار ژاپن در دهه 30 منتقل کرده است تا بتواند جهان استعاری مد نظرش را در پس داستان روانکاوانه‌اش شکل دهد.

ملازم چه در داستان و چه در فرم، فیلمی دیوانه‌وار است. فیلمی از نظر بصری چشم‌نواز و با فضاسازی غریب. اثری که وقتی موسیقی موثر آن با ترکیب‌بندی‌های همچون تابلوهای نقاشی‌اش همراه می‌شود، تجربه دیدنش برای مخاطب به یک ضیافت تبدیل می‌گردد. ضیافتی البته رعب‌آور و مملو از غافلگیری که پس از چند سال بار دیگر توانمندی سازنده‌اش را در خلق درام‌های پرکشش به رخ می‌کشد.

در طول دیدن این فیلم هم سینمای کوروساوا را به یاد می‌آوریم و هم مولفه‌های آشنای سینمای هیچکاک و البته تارانتینو را. از طرفی وقتی با چنین تریلر اروتیک و تعلیق‌آوری طرف هستیم، دور از انتظار نیست که تاثیر میراث دی پالما را نیز احساس کنیم. پارک چان ووک به عنوان یک کارگردان سینما‌شناس برای خلق جهان جون آمیز این فیلم خود، از کارگردان‌های شاخص تاریخ سینما الهام گرفته است و خب ماجرا به همین جا نیز ختم نمی‌شود.

جهان داستانی چنین اثری هم با ساحت اسطوره و هم با افسانه‌هایی چون ریش آبی گره خورده و از سوی دیگر می‌توان رد پای تراژدی‌های شکسپیر و تفکرات مارکی دو ساد، نویسنده و فیلسوف فرانسوی که نظریاتش در باب روابط غریزی آزاد و میل به آزار جنسی بسیار بحث برانگیز بود، را نیز در آن جست‌وجو کرد. در نهایت نیز همه این‌ها با عناصری از فرهنگ و تاریخ شرق آسیا در هم آمیخته‌اند و حاصل کار را به فیلمی منحصر به فرد تبدیل کرده‌اند.

فیلمی که فیلمنامه‌اش با شکست‌های زمانی، تغییر راوی در سه پرده و توئیست‌های هوشمندانه مخاطب را کاملا درگیر روابط پیچیده و سادیستی شخصیت‌ها می‌کند. فیلمی که کارگردانش برای هر پلان آن یک ایده فرمی خلاقانه در نظر گرفته و با ساختار پازل گونه‌اش مخاطب را به بازی گرفته و به او رو دست می‌زند. دستاوردی که فیلمساز به شیوه‌ای هنرمندانه و بدون زیر پا گذاشتن اصول روایت و یا کلاه گذاشتن بر سر مخاطب به آن دست پیدا می‌کند.

ملازم فیلمی سرگرم کننده و سطح بالا است که همان مضامین مورد علاقه پارک چان ووک مانند عصیان افراد علیه محیط بی‌رحم اطراف خود و تلاش انسان‌ها در راستای چیرگی بر یکدیگر را این بار با خشونت کنترل شده‌تر و در بستر یک داستانه عاشقانه نامعمول به تصویر می‌کشد. یکی از بهترین‌های امسال سینمای جهان که در بخش مسابقه جشنواره کن نیز حاضر بود، اما با بی‌سلیقگی داوران مورد توجه قرار نگرفت. هر چند فیلم آن قدر بدیع است که جایگاهش را نزد مخاطبان جدی سینما پیدا خواهد کرد.

یادداشت‌هایی درباره چند فیلم از سینمای ایران...
ما را در سایت یادداشت‌هایی درباره چند فیلم از سینمای ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aryangolsoorat بازدید : 161 تاريخ : دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت: 14:36